آن انتخاب و یا این اجبار !?
|
|
نوشته قبلی من باز هم واکنش دوستان نادیده ام را در پی داشت :
ظاهرا این جا و در این کشور همه ما به یک زبان حرف می زنیم اما با یک گوش نمی شنویم یا نمی خواهیم بشنويم _ شاید هم براي این نخواستن ها دلیلی وجود دارد که من از آن بی خبرم . اما خوب به یاد دارم اولین بار که نوشتن را آغاز کردم ، اولین جمله هایم این ها بودند : خیلی خیلی ممنون و سپاسگزارم ، نسبت به من لطف زیادی داشتید .
همه کسانی که با تشویق و اصرار مرا ترغیب به نوشتن کرده اند و می کنند نسبت به من لطف داشته اند و دارند . همه شما می دانید روزهای اول با چه ترس و نگرانی نوشته هایم را در معرض دید همگان قرار می دادم و از همان ابتدا دوستان زیادی پیدا کردم به سرعت به این نتیجه هم رسیدم که کار مفید فایده و مثمر ثمری انجام می دهم . ابتدا کمی نگران بودم اما حالا با داشتن پشتیبان ها و هم فکرهايي چون شما کمتر احساس نگرانی و تنهایی می کنم . حالا پشتوانه های بزرگی دارم .
همان زمان نوشتم که : ابراز عقیده ها و نقطه نظرهایتان مرا دلگرم و دلگرم تر می کند چرا که دریافته ام مشکلاتی را که من به آن ها می پردازم دغدغه دوستان دیگری هم هست . دوستانی که تعدادشان هم کم نیست . راستش را بخواهید حالا نه فقط به اشتراک گذاشتن مسایل و مشکلات شخصی ام در اجتماعی که در آن زندگی می کنم می اندیشم بلکه خوشحالم از این بابت که همراه ها ، یاور ها و هم عقیده هایی را خواهم یافت تا با کمک آن ها بتوانم مشکلاتمان را حل کنم یا از بارشان کم کرده باشم . درست است که ما تا رسیدن به ایده آل ها و آرمان های شخصی مان خیلی فاصله داریم اما وظيفه ما تک تک این است که هرگز از پا ننشینیم ، خسته نشویم و سکوت نکنیم با همدیگر هم سخن و هم کلام شویم ، صداهای مشترک را دریابیم و به یکدیگر احترام بگذاریم . ابدا قصد من گله کردن و شکایت کردن نیست .
ما به عنوان مردمی که در طول تاریخ همیشه نادیده گرفته شده ایم و مورد ظلم و جور آزار قرار گرفتیم همواره از اهداف اخلاقی و انسانی خود غافل مانده ایم ، خیلی از اوقات وظایف فردی و جمعی مان را فراموش کرده ایم و همین موضوع سبب شده تا نتوانیم به خواسته ها و آرزوهایمان دست پیدا کنیم . اما حالا و در طول سال های گذشته روزنه های امید بیشتری در برابرمان گشوده شده است . آیا نمی خواهیم از این روزنه ها بهره بگیریم ? نمی خواهیم آینده روشن تری را در برابرمان داشته باشیم ?
قطعا همه ما به این پرسش ها ، پاسخ مثبت خواهیم داد اما در خیلی از مواقع خود ما مانع خودمان می شویم . این مطلب را برای دوستانی نوشتم که مطالب قبلی من به مزاقشان خوش نیامده است . به این دوستان می گویم حتی اگر به من ناسزا بگویند و تهدیدم کنند باز هم دوستشان دارم و برایشان نه فقط بهتری آرزوها را داشته بلکه آرزو می کنم روزی بیاید که به یک زبان مشترک دست پیدا کنیم .
این مطلب را پی گیری بفرمایید _ لطفا
نظرات شما عزیزان:
|
پنج شنبه 15 مرداد 1394برچسب:,
|
|
|
|
|